در تهران قدیم چندین درخت متبرک وجود داشت که هرکدام از آنها قصهای شنیدنی دارند. هرچند امروزه بیشتر آن درختها از بین رفته است یا کارکرد زیارتی خود را از دست دادهاند. اما باز هم پرداختن به روایت این درختها بخش قابل توجهی از فرهنگ اجتماعی تهران قدیم را بازگو میکند؛ فرهنگی که با هویت تاریخی تهرانیها گره خورده است. یکی از این درختها چنار «عباسعلی» نامیده میشد؛ این درخت در محدوده ارگ سلطنتی تهران قدیم قرار داشت که به دستور ناصرالدینشاه قاجار به زیارتگاهی برای زنان دربار تبدیل شد.
«دوستعلی خان معیرالممالک» در کتاب نشر تاریخ ایران نوشته است: «در اندرون دو چنار بزرگ و کهنسال بود که هر دوی آنها را در دوره اخیر کفبُر نمودند. یکی از آنها به چنارعباسعلی معروف بود و دور آن را نردهای سبز رنگ نصب کرده و دری برای ورود در یک طرف قرار داده بودند. زیارتنامهها در آنجا آویخته بودند و هر شب شمعها میافروختند و بنا بر عقیده، کهنهها به نرده و شاخههای درخت میبستند. نهر بزرگی همیشه به دور چنار میگردید که اغلب محل بازی ما بود.»
قصه چنار عباسعلی
داستان چگونگی تبدیل این چنار به یک درخت زیارتی با تکیه بر یادداشتهای زندگی خصوصی ناصرالدین شاه و نوشتههای دوستعلی خان معیرالممالک اینگونه است که یکی ازکنیزکان اندرون کاخ سلطنتی مرتکب خلافی میشود و از آنجاکه میدانست مورد خشم و بازخواست خانم خود قرار میگیرد شبانگاه فرار میکند و در صحن حضرت عبدالعظیم(ع) متحصن میشود. چون این خبر به گوش شاه میرسد به رقت میآید و به خانم میگوید که او را ببخشد. آنگاه برای آنکه اهل اندرون مأمن نزدیکتری داشته باشند و هنگام ضرورت به آنجا پناه ببرند پنهانی به یکی از گیس سپیدان حرم دستور میدهد تا شایعه کند که خواب نما شده و در پای چنار کهنسالِ کشن شاخ، کنار مظهر قنات مهرگرد امامزادهای به نام عباسعلی مدفون است.
همین که این آواز در اندرون میپیچد اهل حرم شادیها میکنند و از شاه میخواهند نردهای دور درخت کشیده شود. شاه به نصب نرده سبز رنگ امر میکند. از آن پس این درخت به چنار عباسعلی معروف میشود. زیارتنامه مخصوصی به تنه آن میآویزند و اطرافش شمعدانهای نقره کوبیده و هر شب شمعها در آن روشن میکنند. رفته رفته چنار مزبور اهمیت پیدا میکند و بست محکمی میشود. اهل اندرون نذرهای خود را از قبیل حلوا و غیره در پای آن میپزند و به تنه و نردههای آن دخیلها میبندند. به این طریق برای نیازمندان حرم نقطه توجه و مأمن نزدیکی به وجود میآید.
محمدتقی مصطفوی درباره درخت مقدسی به نام چنار پنجعلی در محدوده ارگ سلطنتی از سعید نفیسی نقل کرده است: «در داخل ارگ سلطنتی تهران حول و حوش عمارات غربی وزارت دارایی که مشرف به خیابان ارگ و روبهروی کاخ دادگستری است، این چنار محل توسل و عرض نیاز بود و عدهای از بانوان و کارکنان حرم فتحعلیشاه و ناصرالدینشاه و سایر پادشاهان قاجار به آن تبرک میجستهاند و با بستن دخیل و کوفتن پنجه به زیارت درخت میرفتند.»
در کتاب نفیسی نقل شده است: «با برهم خوردن وضع ابنیه و خلع سلسله قاجار، درخت چنارمتبرک از میان رفت. وجه تسمیه درخت پنجعلی به پنجهعلی بوده است که زائران بر آن پنجه میبستند.» با توجه به توصیف محمدتقی مصطفوی از درخت پنجعلی و موقعیت آن میتوان نتیجه گرفت که چنار پنجعلی همان درختی است که معیرالممالک به نام چنار عباسعلی از آن یاد کرده است.