همه میدانیم که ناصرالدین شاه، عکاس بوده، نقاش بوده، شاعر بوده و از هر تار موی سبیلش یک هنری میریخته پایین، اما عجایب ناصرالدین شاه منحصر به اینها نیست. ناصرالدین شاه در غیاب فرهنگستان زبان فارسی، «واژهگزینی» و «واژهسازی» هم میفرموده، البته طبعا در اوقات فراغت از حرمسرا و دربخانه مبارکه!
در همین پایتخت مهربان و دودزده خودمان، اسامی بیشتر محلههای قدیمی آن روز و اعیانی امروز به زمان و زبان شخص ناصرالدین شاه برمیگردد. مثلا «نیاوران» که برای تهرانیها، مصادف و همراه است با «از ما خیلی بهتران»، آب و هوای خوش و برج و کاخ و پنت هاوسهای کلان پولدارها، اما فکر میکنید «نیاوران» از کجا آمده است؟ این یکی از واژهگزینیهای ناصرالدین شاه است!
نام قدیم نیاوران، «گردوی» بود، از بس که درخت گردو داشته است، وقتی ناصرالدین شاه دستور ساخت کاخ صاحبقرانیه را در نیاوران داده است، به نظرش رسیده که «گردوی» اسم ضایعی است و نشسته و فکر کرده و «نیاوران» را ساخته که مرکب از «نیا» (عظمت و قدرت)، «ور» (صاحب) و «ان» علامت نسبت است و در مجموع یعنی کاخ دارای عظمت…! و نیاوران هنوز که هنوز است، نیاوران است و آرزوی اولیه واژهسازش، همچنان در حال برآورده شدن و استمرار!
یا «منیریه» اسم زن کامران میرزا، پسر ناصرالدین شاه بوده که ناصرالدین شاه به عروساش هبه کرده است، یا مثلا آجودانیه متعلق به رضاخان اقبالالسلطنه وزیر قورخانه ناصرالدین شاه – آجودان مخصوص شاه- بوده که به پاس افتخاراتش، یک محله از تهران را به نامش کرده یا کامرانیه که به افتخار همین کامران میرزا، نامگذاری شده است. «اقدسیه» که اسم سابقش «حصار ملا» بوده است. ناصرالدین شاه زمینهای آنجا را به باغ تبدیل و برای یکی از همسران خود به نام امینه اقدس (اقدسالدوله) کاخی ساخت و اسمش را گذاشت «اقدسیه».
منبع: روزنامه تهران امروز