در طهران قدیم عدهای از مردم زندگی میکردند که از طبقه پایین مالی بودند و سواد چندانی هم نداشتند ولی اغلب به ارزشهای اخلاقی و اصول جوانمردی پایبند بودند و خود را وقف دیگران میکردند. به این اشخاص لوطی میگفتند.
«سمانه سمندریان» در کتاب «طهرانیها» درباره لوطیها نوشته است: «یک لوطی آدمی رکگو و بیپروا بود که در عین سادگی، تواضع و فروتنی حاضر نبود حرف توهینآمیز از کسی بشنود و به خاطر امور دنیوی پیش این و آن سر خم کند و تملق یا مجیز کسی را بگوید. این افراد امین مردم و محل و خانوادههای آنها بودند.
لوطی واقعی کسی بود که حتی وقتی سرپرست و پدر خانواده میخواست به مسافرت برود زن و فرزندان خود را به او میسپرد و با اطمینان خاطر به سفر میرفت. همچنین از آنجایی که لوطیها امانتدار مردم بودند و هرگز به این امانات خیانت نمیکردند اغلب اهل محل پول نقد و اجناس قیمتی خود را نزد آنها میگذاشتند و لوطیها هم به هر قیمتی که بود ولو گاهی به قیمت خطر انداختن جانشان بدون کوچکترین چشمداشتی از این امانات حفاظت میکردند.»
بیشتر این لوطیها سرداری مخمل میپوشیدند و یک جقه طلایی زیر لبه این لباس میدوختند که وقتی حرکت میکردند این جقه نمایان میشد و عبای بسیار لطیف و نازکی روی شانه میانداختند. در بخش دیگری از این کتاب درباره کسب و کار لوطیها آمده است: «طبق کشی، توتفروشی، چغالهفروشی، فالودهریزی، دوغفروشی، میوهفروشی، آجیلفروشی و… این جماعت در هر کوچه و گذر طهران وجود داشتند.
روزها به کسب و کار خودشان مشغول بودند و شبها نیز در قهوهخانههای سر گذر جمع میشدند.»در میان امامزادههای طهران، امامزاده داود(ع) بیشتر مورد توجه لوطیها بود. به حضرت عباس(ع) و حر هم زیاد قسم میخوردند و بزرگترین قسم آنها «حضرت عباس(ع)» و «کمربند حر» بود. از لوطیهای سرشناس تهران میتوان از لوطی صالح، لوطی عظیم، لوطی اکبرخان و لوطی نایب نام برد که برخی محلههای طهران را به نام این لوطیها میشناختند. یکی از کارهای مشهور لوطیها مبارزه با گرانفروشی و احتکار بود.
بهاره خسروی