قورخانه تهران یا به اختصار: قورخانه یا تخشائی، به ساختمانی بزرگ در محدوده طهران قدیم اطلاق میشد که محل ساختن جنگافزار و مهمات و ساز و برگ نظامی و جنگی بود. این ساختمان بزرگ در خیابان جلیلآباد (خیابان خیام امروزی) واقع بود و در عصر قاجار، افزون بر تهیه سلاح و مهمات جنگی، تولید وسایل آتشبازی جهت نمایش شبهای اعیاد و جشنهای مذهبی و ملی را نیز بر عهده داشت.
قورخانه نظامی تهران از جمله آثار تاریخی ارزشمند و باقی مانده دوران قاجار بود که باقیماندههای آن، امروزه به جزئی از متروی تهران تبدیل شدهاست.امروزه از این بنای تاریخی سردر قورخانه تهران بر جای مانده است.
این نشان در سال ۱۳۰۱ ه ق از سه جنس طلا نقره و برنز تهیه گردیده و به رجالی که ناصرالدین شاه را در بازدید از قورخانه همراهی نموده یا در آنجا مشغول بکار بودند متناسب با مقام و منصب اهدا گردید.
تاریخچه ساخت
دروازهٔ قورخانه که امروزه ورودی ایستگاه مترو است.
قورخانه یک واژه ترکی و در لغت به معنای زرادخانه یا کارخانه اسلحه سازی میباشد و به همین دلیل نخستین کارخانه اسلحه سازی ایران، در زبان پادشاهان قاجار که خود اصالتا ترک بودند، بدین نام خوانده شد. گفته میشود که دستور ساخت عمارت قورخانه مبارکه در دوره قاجار و توسط ناصرالدین شاه قاجار صادر شدهاست. اما شواهدی در دست است که در زمان جنگهای ایران و روس و در عصر فتحعلیشاه قاجار نیز محلی در تهران با عنوان قورخانه مبارکه مشغول به فعالیت بودهاست.
به هرحال محل قورخانه در زمان ناصرالدین شاه قاجار در قسمت شمالی دارالخلافه ناصری قرار گرفته بود و یکی از وزارتخانههای عصر قاجار محسوب میشد که دارای وزیری مستقل با عنوان وزیر قورخانه مبارکه بود. از جمله شاخصترین افرادی که وزارت قورخانه مبارکه را برعهده داشتهاند، آقا رضا خان اقبالالسلطنه قابل ذکر میباشد.
قورخانه در دوره پیش از مشروطه
ناصر نجمی در کتاب دارالخلافه ناصری درباره کاربرد قورخانه در عصر ناصرالدین شاه قاجار مینویسد:
گرچه کار و وظیفه اصلی قورخانه، ساختن اسلحه و مهمات و ساز و برگ جنگی بود، امّا کمتر اثری از ساخت آنها به چشم میخورد و تنها فعالیتش بیشتر، تهیه وسایل آتشبازی بود که این وسایل جهت نمایش شبهای اعیاد و جشنهای مذهبی و ملی و امثال آن، به کار میآمدند. از جمله این قبیل موارد که در قورخانه تولید میشد، تابلوهایی از پرچم و مشابه آن بود، که از لولههای باروت درست میشد. همچنین فشفشه و ترقه و خمپاره که در آن زمان بدان قمباره میگفتند، و نیز کوزه و پاچه خیزک، از دیگر تولیدات قورخانه بود. گفته میشد که تولید این قبیل وسایل تفریح و آتشبازی، وقت کارکنان قورخانه را بی جهت اشغال میکرد و آنان را از وظایف اصلی خود که ساخت سلاح و مهمات برای نیروی نظامی ایران بود، بازمیداشت.
افزون بر این بنظر میرسد که از قورخانه، استفادههای دیگری نیز در عصر ناصری به عمل میآمدهاست. از جمله مجسمه معروف ناصرالدین شاه واقع در باغشاه تهران، که وی را سوار بر اسب قوی هیکل و تنومندی که یک دستش از زمین بلند شده بود، نشان میداد، در همین محل ریخته شدهاست. عکسهای قدیمی از ناصرالدین شاه قاجار موجود است که وی را، به همراه جمعی از رجال، در حال بازدید از مراحل ساخت این مجسمه اش در قورخانه تهران نشان میدهد.
تابلوی اطلاعات قورخانه
پس از پیروزی انقلاب مشروطیت و روی کار آمدن دولتهای مشروطه، این دولتها بر حسب توان خود در راستای اهداف انقلاب مشروطیت دست به اقدامات متعددی زدند که یکی از آنها، توجه به صنایع کشور و بویژه سرمایه گذاری در قورخانه و صنایع اسلحهسازی بود. بدین ترتیب دولتهای مشروطه، در فاصله پانزده سال، بین امضای فرمان مشروطه در سال ۱۲۸۵ و تا سال ۱۳۰۰ خورشیدی، در زمینه صنایع اسلحهسازی و سر و سامان دادن به قورخانه، گامهای مهمی برداشتند.
اقدامات دولت برآمده از مشروطیت برای احیای قورخانه، بویژه پس از به توپ بسته شدن مجلس و عصر استبداد صغیر، وارد عرصههای تازهای شد. از جمله لزوم تجهیز و مسلح ساختن مجاهدین برای مقابله با طرفداران محمدعلی میرزا و سالارالدوله و ارشدالدوله، که در حدود سال ۱۲۹۰ خورشیدی دست به تحرکات تازه زده و خطراتی جدی برای کشور پیش آورده بودند، دولت را بر آن داشت که چند استادکار خارجی جهت خدمت در قورخانه استخدام نماید. این اسلحهسازان عمدتاً از اتباع کشورهای مختلف اروپایی، به جز اتباع روس و انگلیس بودند اما بعدها، بخصوص در دوران گرایش مردم و زمامداران ایران به سمت آلمانها، مهندسین و استادکاران آلمانی بیشترین نقش را در احیاء قورخانه طهران ایفا نمودند.
استخدام موسیو هازه
در روز نهم ماه صفر سال ۱۳۲۹ هجری قمری، مسیو هازه که از مهندسین و استادکاران اسلحهساز و تبعه آلمان بود، با سالی دوهزار و ششصد تومان که در آغاز هر سهماه به مبلغ ششصد و پنجاه تومان پرداخت میشد، «کنترات» شدهاست تا در قورخانه تهران به خدمت بپردازد و در ضمن ساختن سلاحهای سبک شاگردان ایرانی را هم تعلیم دهد.
ماده الحاقیهای که بعدا به قانون استخدام مسیوهازه اضافه شد، مزایای رفاهی و استخدامی قابل توجهی را برای او در نظر گرفته بود و قرار بود پس از دوازده سال خدمت او در قشون ایران، مادامالعمر سالی هشتصد تومان به وی در صورت کشته شدنش در جنگ به اولاد و عیالش داده شود.
استخدام موسیو بوتن
در روز هجدهم ماه شوال سال ۱۳۲۹هجری قمری مسیو بوتن، بعنوان مهندس قورخانه برای کار در صنایع اسلحهسازی ایران (قورخانه طهران) استخدام شد.
متن قراداد عقد شده (قانون کنترات) عقد شده میان نماینده دولت ایران و موسیو بوتن، این گونه بود:
ماده اول- مسیو بوطن مداومت خواهد نمود مدت سه سال شمسی به خدمت دولت علیه ایران به سمت مهندس قورخانه و کارخانجات نظامی و متعهد میشود که به طور شایسته تکالیف خود را در این مشاغل به عمل آورد و نیز در مدت کنترات خود بالغ به سی نفر شاگرد را که به او سپرده میشود به عملیات مکانیکی تعلیم کرده و هر گاه مسیو بوطن بهیکی از شرایط مقرره با وزارت جنگ تخلف کند یا موجبات عدم رضایت وزارت جنگ را فراهم نماید، دولت مختار است که کنترات مشارالیه را فسخ نماید. در این صورت دیگر مسیو بوطن حق مواجب و مقرری را نخواهد داشت.
ماده دوم- تاریخ تجدید این کنترات از روز حمل ایتئیل ۱۳۲۸ لغایت سه سال شمسی خواهد بود. ماده سوم- وزارت جنگ مجاز است مسیو بوطن مهندس قورخانه و کارخانجات نظامی را برای مدت سه سال از قرار سالی دو هزار و چهارصد تومان استخدام نماید.
بدین ترتیب در اعصار پس از مشروطیت، ایرانیان توانستند بخصوص با یاری مهندسین و استاد کاران آلمانی، سرو سامانی به قورخانه طهران بدهند.
در عصر پهلوی
گرچه با تدبیر سران دول مشروطه، در سالهای بعد از ۱۳۰۰ خورشیدی قورخانه به صورت مرتب و منظم و گستردهای درآمده بود، اما رفته رفته و با به قدرت رسیدن رضاشاه پهلوی، و اهتمام ویژهٔ او به امور مربوط به ارتش و نظام، قورخانه تهران رفته رفته ارزش و اهمیت خود را از دست داد و جای خود را به کارخانههای متعدد فشنگسازی، مهماتسازی، تفنگسازی و مسلسلسازی ارتش در تهران و سایر نقاط ایران داد.
این روند در عصر پهلوی دوم نیز با شتاب بیشتری ادامه یافت و در نهایت قورخانه تهران به ساختمان مخروبهای تبدیل شد. تنها دروازه بزرگ آهنین آن در خیابان خیام (جلیل آباد) و همچنین بنای دو طبقهای از آن بر جای ماند. محل این ساختمان در جنوب موزه پست و روبروی چاپخانه اطلاعات، کمی بالاتر از پارک شهر قرار گرفته بود.
بعد از انقلاب اسلامی
گفته میشود که حتی تا بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ خورشیدی، ساختمان قورخانه تهران همچنان بعنوان کارخانه ریخته گری و زرادخانه ارتش مورد استفاده قرار میگرفتهاست و تنها در سال ۱۳۵۹ خورشیدی بودهاست که دستگاهها و ماشین آلات موجود در آن، به منطقه سرخه حصار منتقل شده و در اختیار وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح قرار گرفتهاست. همچنین بعد از این انتقال، زمین و عمارت قورخانه تهران هم در اختیار شهرداری تهران قرار گرفت.
اما در طی سالیان مدید، قورخانه تهران و ساختمانهای باقیمانده از آن، و همینطور سردر و درب فلزی مربوط بدان، رفته رفته و با گذشت زمان ارزش تاریخی و فرهنگی یافته بود. اما این بنا، پس از انقلاب اسلامی به علت بی توجهی مسئولان میراث فرهنگی و فرسودگی ناشی از گذر زمان، به شدت فرسوده شده بود. تا اینکه در سال ۱۳۷۶ خورشیدی، سردر قاجاری قورخانه نظامی تهران و سردر فلزی و تاریخی قورخانه، با شماره ۱۹۱۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.
ادغام در متروی تهران
همانطور که اشاره شد، بخش بزرگی از عمارت قورخانه تهران، در طی سالیان مدید، به علت بی توجهی مسئولان و فرسودگی ناشی از گذر زمان به شدت تخریب شده بود و تنها دروازه بزرگ فلزی و بنای دو طبقهای از آن در محدوده خیابان خیام تهران به جای مانده بود. اما در سال ۱۳۸۳ خورشیدی، مقرر شد که این بنا، پس از انجام عملیات مرمتی به یکی از خروجیهای متروی تهران تبدیل شود.
بدین ترتیب، بخش عمدهای از بنای قورخانه بزرگ تهران قدیم، پس از اتمام عملیات مرمتی، و به دنبال مطالعات کارشناسی با نظارت میراث فرهنگی استان تهران و با همکاری شرکت مترو، سامان دهی گردید و ضمن بازسازی این محوطه و احیای دروازه قدیمی قورخانه، این بنای قدیمی که زمانی محل ساختن اسلحه و مهمات جنگی بود، به یکی از ایستگاههای خروجی مترو میدان توپخانه (میدان امام خمینی امروزی) تبدیل گردید. همچنین مقرر شد که بنای دو طبقه باقی مانده از قورخانه، پس از مرمت به ساختمان اداری مترو (یا نگهبانی و حراست مترو) تبدیل شود و دروازه آن نیز، به یکی از ایستگاههای خروجی متروی میدان امام خمینی اختصاص یابد.
در این عملیات، ضمن توجه به ارزشهای تاریخی دروازه فلزی قورخانه قدیمی تهران تلاش شد تا مرمت و احیای این دروازه، بر اساس مستندات تاریخی و با رعایت الگوهای معماری سنتی آن انجام شود و هویت و اصالت تاریخی آن همچنان محفوظ بماند.