دوچرخه سواری به شرط جواز تصدیق

وقتی استفاده از سوغات انگلیسی‌ها در تهران عذر شرعی داشت

1410

 

یک میدان مشق بود و پولدارهای تهران. حدود ۱۲۰ سال پیش هر وسیله حمل‌ونقل فرنگی که وارد ایران می‌شد در میدان مشق دارالخلافه به نمایش گذاشته می‌شد. اواخر دوره قاجار بود. همین که خاطرات آن روزها هنوز دهان به دهان می‌چرخد می‌توان آن روزها را جلو چشم مجسم کرد؛ پیرمرد نه برای هواخوری بلکه برای دیدار آشنایی به میدان مشق آمده بود.

 

چشمش که به دوچرخه در حال حرکت افتاد زیر لب بسم االله گفت و چشمانش را بست به امید اینکه وقتی چشمانش را باز می‌کند مرکب شیطان از نظرش پنهان شده باشد. اما همان‌طورکه چشمانش بسته بود دوچرخه درست از روی انگشت‌های پایش عبور کرد و صدای اعتراض پسر جوان با جمله «آقا برو کنار» گوش آسمان میدان مشق را کر کرد. شاید از همان روز بود که اصطلاح «آقا برو کنار» رایج شد قبل از اینکه بوق دوچرخه به صدا درآید؛ عهدی قبل از عهد بوق.

این نخستین بار بود که از دوچرخه انگلیسی در تهران رونمایی می‌شد. هرچند مراسم خاصی در کار نبود اما حاضران میدان مشق را شوکه کرده بود. دو نوجوان ۱۵و ۱۶ساله با شلوارک بالای زانو، پایشان را بر رکاب دوچرخه گذاشته بودند و چنان دور می‌زدند که هر جنبنده‌ای در آن حوالی یقین داشت وسیله‌ای که روی دو چرخ بتواند راه برود به حتم مرکب شیطان است؛ دوچرخه‌های نورسیده‌ای که سوغات انگلستان بودند. افراد عامی معتقد بودند که دو چرخ، روی زمین نمی‌تواند خودش را نگه دارد چه برسد به فردی که قرار است روی آن بنشیند. پس به حتم نیروهای شیطانی هستند که این مرکب را راه می‌برد. البته علمای شهر نیز معتقد بودند هر آنچه از کشورهای بیگانه به کشور وارد شود استفاده از آن عذر شرعی دارد و بهتر است که از وسایلی مثل چرخ خیاطی و دوچرخه و هر وسیله فرنگی استفاده نشود.

از این دست اتفاق‌ها و ترس مردم آنقدر زیاد شده بود که سال ۱۳۰۵ نظامنامه‌ای برای دوچرخه‌سواران تصویب شد که احدی بدون جواز تصدیق نمی‌توانست با دوچرخه در شهر و حومه حرکت کند. اشخاص کمتر از ۱۳ سال مطلقاً حق سواری نداشتند و از ۱۳ تا ۱۸ سالگی کرایه کردن دوچرخه ممنوع بود. طبق این نظامنامه دوچرخه‌ها باید بوق و زنگ داشته باشند که صدای آنها تا فاصله ۵۰ ذرع شنیده شود و از غروب آفتاب چراغ جلو دوچرخه با نور سفید تا ۱۰ ذرع از مسافت را روشن کند و چراغ عقب با نور قرمز روشن باشد.

وقتی استفاده از دوچرخه عادی شد

اسم قانون که آمد به مرور زمان استفاده از دوچرخه عمومیت بیشتری پیدا کرد. البته مثل روزگار ما از پیست دوچرخه‌سواری و خط ویژه دوچرخه‌سواری خبری نبود واینچنین کاربرد فانتزی و ورزشی نداشت. اما دوچرخه آن روزگار کاربردهای بیشتر به نسبت امروز داشت. دوچرخه‌سوارها نقش حمال‌ها را بازی می‌کردند. تغارهای ماست بود که روی سر کارگران دوچرخه‌سوار بازار جابه‌جا می‌شدند. پادوهای بازار تا دوچرخه‌ای اختیار نمی‌کردند نمی‌توانستند ‌کاری از پیش ببرند. با حضور دوچرخه‌سواران سرعت کارها افزایش پیدا کرده بود. حالا سیل دوچرخه‌ها در کوچه‌پسکوچه‌های شهر راه افتاده بود؛ از دانش‌آموزان دوچرخه‌سوار تا کارگرانی که فاصله خانه تا محل کارشان را رکاب می‌زدند. به همان نسبت نیز شغل تعمیرات دوچرخه‌سازی و دوچرخه‌فروشی از مشاغل پرطمطراق شهر محسوب می‌شد.

 

تعمیراتچی‌های دوچرخه، مکانیک آن دوران محسوب می‌شدند و جایگاه مهمی در جامعه داشتند. نخستین دوچرخه‌های انگلیسی که وارد ایران شدند مارک‌های «هرکوس»، «رالی»، «بی اس آ» و «بیرمنگام» بود. در اوایل دوره پهلوی قیمت بهترین، بادوام‌ترین و خوش رکاب‌ترین نوع دوچرخه به ۱۵ تومان می‌رسید. آن زمان هیچ کارخانه دوچرخه‌سازی در ایران وجود نداشت. تعمیرات دوچرخه و لوازم یدکی آن هم بسیار گران بود.

 

«جعفر شهری» نویسنده کتاب «طهران قدیم» می‌نویسد: «نخستین دوچرخه‌سازی تهران را دوچرخه‌سازی حسین آقاشیخ در خیابان ناصریه (ناصرخسرو) می‌دانند که بعد از آن دکانی نیز توسط شخصی ارمنی تبار به نام ادیک در خیابان منوچهری دایر شد و به تدریج مغازه‌های دیگری در تهران برای کرایه و تعمیر دوچرخه عمومیت پیدا کردند و دوچرخه‌سازی یا دوچرخه‌فروشی جزو چشمگیرترین مشاغل در تهران قدیم محسوب شد. کرایه دوچرخه ساعتی ۱۰شاهی بود و پنچرگیری هم ۱۰شاهی. روغن‌کاری ۲ شاهی و دیگر تعمیرات که شامل جوشکاری، شکست و بست، پره‌بندی‌ها و شل و سفت کردن زنجیر بود روی هم ۵، ۶ قران می‌شد.»

نظامنامه دوچرخه‌سواری

با افزایش تعداد دوچرخه‌سواران در خیابان‌های پایتخت با پیشنهاد اداره تشکیلات نظمیه و تصویب وزارتخانه در ۲۳ مرداد سال ۱۳۰۵، قوانین دوچرخه‌سواری در ۲۰ ماده در روزنامه‌های کثیرالانتشار تهران به چاپ رسید. به موجب این نظامنامه، دوچرخه‌سوارها باید در محل‌های پرجمعیت، سر پیچ‌ها و محل تلاقی خیابان‌ها آهسته حرکت کنند و مجاز نیستند به هیئت اجتماع وارد شوند مگر اینکه پشت سر هم و به فواصل معین باشد. حرکت از میان دسته‌های پیاده، سواری در پیاده‌رو و مسابقه در خیابان‌ها ممنوع است و اگر کسی قصد مسابقه دارد باید در نقاط مخصوص، مسابقه دهند و از قبل نظمیه را مطلع و کسب اجازه کنند.

 

سواری ۲ نفر یا بیشتر یا سوار کردن اطفال و نمایش دادن روی دوچرخه و حمل اشیا در یک دست ممنوع است. دوچرخه‌سواران در نقاط پرجمعیت مجاز نیستند ۲ دست خود را از دسته دوچرخه بردارند و تعلیم دادن دوچرخه‌سواری در این نقاط ممنوع است. نمره نظمیه همیشه باید روی قسمت گلگیر عقب نصب باشد و در هیچ مورد نباید از محل خود تغییر داده شود. متن نمره دوچرخه‌های شخصی، سفید و با خط سیاه و متن نمره دوچرخه‌های کرایه، سیاه با خط سفید خواهد بود.

سودابه رنجبر‌

افزودن دیدگاه