در روزگاری که خبری از لولهکشی آب و گاز نبود حمامداری و کار در آن از شغلهای پردرآمد و پررونق بود. چون حمامها در واقع بهعنوان یکی از نخستین مراکز تجمع و تبادل افکار و اطلاعات در میان مردم طهران قدیم محسوب میشدند. چه بسا که بسیاری از قوانین و قانونهای حکومتی از همین حرفهای یواشکی و درگوشی از گرمابهها به گوش مردم میرسید و رنگ و بوی رسمیت پیدا میکرد. یکی از این مشاغل مهم و سرنوشتساز در بسیاری از امور شغل کیسهکشی بود.
اگر مشتری، کیسه میخواست ترتیب کارش به این شکل بود که بعد از مشت و مال دلاک یکی دو کاسه آب بر سر و بدنش میریخت و بعد دو زانو روی لنگ مینشست. برای اینکه دست و کیسه در پشت او آزادی عمل بیشتری داشته باشد کمی گره لنگش را شل میکرد. از اینجا به بعد کار کیسهکش شروع میشد. او با مالیدن کیسه از پشت سر شروع میکرد و کل بدن را بهترتیب تمیز میکرد و در پایان کار هم پیشانی و صورت را کیسه میکشید.
نکته جالب این کار نحوه صدا درآوردن دلاک یا کیسهکش بود. کیسهکش در حین کار معمولاً کف دستش را گود میکرد و بر نقطهای از بدن مشتری میکوبید. به نحوی که صدای شکستن قولنج و گرفتگی عضله شنیده میشد. لوله کردن چرکها و نشان دادن آن به مشتری همراه کیسه و ریختن آن جلو لنگ از دیگر شرایط کار بود تا به مشتری نشان دهد در امر کیسهکشی هیچ کوتاهی انجام نمیدهد.