خیابان الماسیه که بیشتر به باب همایون شهرت داشت و هنوز هم به همین نام معروف است از شمال به جنوب، نیمه شمالی ارگ را به دو قسمت در شمال غربی و شمال شرقی، تقسیم و میدان توپخانه را به خیابان درب اندرون مربوط میکرد. «همایون عبدالرحیمی» در کتاب «کوچهپسکوچههای طهران» در اینباره مینویسد: «چون محاذی(مقابل) باب همایون یا سردر الماسیه قرار گرفته بود به همین دلیل به خیابان باب همایون یا الماسیه معروف بود. ولی گاهی آن را خیابان دولت و دالان بهشت نیز مینامیدند.
در سال ۱۴۳۹ محمد رحیم خان علاءالدوله، امیر نظام سمت وزیر دربار داشت. به دستور ناصرالدین شاه خیابان را از دو طرف وسعت داد و مغازههای منظم در دو سمت آن ساخت و حاشیه آن را درختکاری کرد. در دوره افغانها در سمت توپخانه یک پل چوبی روی خندق ساخته بودند که ارگ را به صحرای شمال شهر میپیوست. علاءالدوله هنگام تعریض خیابان در محل آن تخته پل یک سر در بلند و باشکوه ساخت که به دروازه دولت معروف شد. پس از گسترش تهران نام سردر الماسیه باقی ماند ولی محل دروازه دولت به نقطهای در شمال شهر حصار ناصرالدین شاهی منتقل شد که هنوز هم به نام دروازه دولت در منتهیالیه خیابان سعدی معروف است.»
نویسنده در بخش دیگری از متن در توصیف خیابان الماسیه اضافه میکند: «سردر دروازه دولت در ابتدای الماسیه سه در بود. یک در بزرگ چدنی در قورخانه ریخته بودند و نخستین در چدنی تکه بود که در ایران ریخته شده و کالسکه رو بود و دو در کوچک در دو طرف مخصوص پیادهرو بود.»
اعتمادالسلطنه در وصف خیابان الماسیه نوشته است: «طول این کوچه نزدیک به هزار ذرع میشود و عرض آن ۱۵ تا ۲۰ ذرع است. همه کوچه سنگفرش و هر شب چراغ روشن است. در دو سمت این خیابان قورخانه، مدرسه نظام، مدرسه مجمعالصنایع قرار داشت و در نبش آن با اندرون مسجد مهد علیا قرار گرفته بود که هنوز هم در محل خود در منتهیالیه جنوب غربی خیابان باب همایون باقی است.»